کی می تونه به جز تو برمودا باشهشناسه کالا: 1575

هفده سالم است و یکی دو سال از رفقایم کوچکترم، ولی هیکلم چیزی از آنها کم ندارد و شاید کمی بزرگ‌تر هم به نظر می‌رسم.
مرتضی راست می‌گوید. دوست دارم همیشه بهترین باشم. فکر می‌کنم هر چه می‌خواهم، می‌توانم به دست بیاورم، مثل تفنگ برنو. این‌قدر برای به‌دست‌آوردنش تلاش کردم و ماهی گرفتم تا بالاخره توانستم به چنگش بیاورم. یا مثل مسابقات دو که معمولاً در ساحل از دوستانم جلو می‌افتم. حتی نخل‌های بلندی که کسی جرأت نمی‌کند بالایشان برود، مثل مار، خیلی نرم و بدون پرونگ از آنها بالا می‌روم. شجاعت و جسور بودنم را به رخ می‌کشم، اما دوست ندارم با هیچ دختری ارتباط داشته باشم...

.

.

.

.

.

درباره نویسنده:

علی آرمین اصلا نویسنده خوبی نیست. توصیه می‌کنم رمانش را نخرید. آخه ایشان تا حالا تو عمرش یک بار هم سوار پاراموتور نشده، ولی برداشته یه رمان نوشته به نام پرواز با پاراموتور را دوست دارم.
عجیب‌تر اینکه این رمان تا حالا نه تا چاپ خورده و کتاب ماه شده و نامزد قلم زرین و کتاب مسابقه ویترین کتاب.
راستی به نام یونس هم یک رمان دیگر از ایشون به چاپ چهارم رسیده و بیخود کتاب ماه شده و نامزد قلم زرین. البته انصافاً جلدش خیلی عالیه. فکر کنم 90 درصد کسانی که خریدنش به خاطر جلدش بوده و 10 درصد دیگه هم احتمالاً بن رایگان کتاب داشتند و نمی‌دانستند چه جوری خرجش کنند.
کمیک‌استریپ‌های شهاب رو خوندید؟ کریستال و قالیچه پرنده را چطور؟ اگه نخوندید و وقتتان را تلف نکردید، بهتون تبریک می‌گم... ای داد بیداد... می‌خواستم از کتاب‌های دیگر نویسنده و جوایز رونمایی کنم که صاحبش اومد، دست پر هم اومد. ناشر محترم یک اسلحه گذاشته روی شقیقه‌م که تمومش می کنی یا تموم کنم؟
فکر می‌کنم گزینه اول را انتخاب کنم، بهتر باشه. پس فعلاً.